به گزارش پیام خانواده با حضور در محل آنها با جسد خونین مرد جوانی رو به رو شدند که مقابل یک ساختمان 18 طبقه افتاده بود. وی که آرش نام داشت ساکن طبقه 13 همان ساختمان بود.
وقتی مأموران وارد خانه شدند، دریافتند مرد جوانی نیز در خانه به قتل رسیده است. گزارش این دو مرگ به بازپرس ساسان غلامی اعلام شد و بازپرس کشیک قتل پایتخت به همراه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل شدند.
خودکشی پس از قتل
در ادامه بررسیها همسر آرش که در زمان جنایت حضور داشت، مدعی شد شوهرش با مقتول بهنام یاشار درگیر شده و بعد از به قتل رساندن یاشار، خود را از پنجره به بیرون انداخته است.
خودکشی پس از قتل
در ادامه بررسیها همسر آرش که در زمان جنایت حضور داشت، مدعی شد شوهرش با مقتول بهنام یاشار درگیر شده و بعد از به قتل رساندن یاشار، خود را از پنجره به بیرون انداخته است.
اجساد به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات تکمیلی از همسر و پسر متهم در این باره ادامه دارد.
گفتوگو با شاهد جنایت
گفتوگو با شاهد جنایت
چرا شوهرت دست به قتل زد؟ یاشار فامیل دور ما بود حدود 5 ماه قبل آرش در دو نوبت به یاشار پول قرض داد. یکبار 50 میلیون تومان و یکبار 150 میلیون تومان، قرار بود یاشار با این پول کار کند و بعد از مدتی پول را برگرداند اما این اتفاق نیفتاد. از طرفی بهخاطر کرونا، شوهرم که بنکدار بود با مشکل مالی روبهرو شد و چندین بار از یاشار خواست تا بدهی اش را تسویه کند.
شب حادثه چه اتفاقی افتاد؟ یاشار حدود ساعت 9 شب بود که به خانهمان آمد. من در اتاق پسر 13 سالهام بودم که ناگهان صدای دعوای شوهرم و یاشار را شنیدم. وقتی بیرون آمدم متوجه شدم شوهرم گوشی یاشار را شکسته، سعی کردم آنها را آرام کنم اما ناگهان همسرم به آشپزخانه رفت و چاقویی از آنجا برداشت و به یاشار حمله کرد. آنقدر این اتفاق سریع رخ داد که فرصت عکسالعمل نداشتم و یاشار خونین روی زمین افتاده بود.
همسرت چرا خودش را از پنجره پرت کرد؟آرش یک قرص سیانور خورد و بعد با چاقو به سمت ما آمد. ترسیده بودم، با پسرم به اتاق رفتیم و در را قفل کردم، بعد از لحظاتی هم صدای مهیبی به گوش رسید، از اتاق که بیرون آمدم متوجه باز بودن در بالکن شدم و دیدم آرش خودش را به پایین انداخته است.
سیانور برای چی داخل خانهتان بود؟شوهرم بنکدار بود و برای موشهای انبار محل کارش سیانور تهیه کرده بود. از طرفی آرش ترس از زلزله داشت و مدام میترسید که زلزله بیاید و زیر آوار حبس شویم. به همین دلیل مقداری سیانور به خانه آورده بود که اگر زلزله آمد و زیر آوار ماندیم سیانور بخوریم که مرگ سختی نداشته باشیم.